بت میکده

«بگذارید که از میکده یادی بکنم / من که با دست بت میکده بیدار شدم»

بت میکده

«بگذارید که از میکده یادی بکنم / من که با دست بت میکده بیدار شدم»

۹ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

این اختلافات و گروه، گروه درست کردن نمی‌گذارد ترمیم بشود؛ نمی‌گذارد دولت کارش را انجام بدهد؛ نمی‌‏گذارد که مردم به کارشان برسند. همه را هى دعوت به این گروه و به آن گروه و به آن گروه. اینها یک اشتباهاتى است، که ممکن هم هست سوء نیت نداشته باشند؛ لکن فهمشان خیلى نیست؛ ادراکشان زیاد نیست. فهم سیاسى ندارند. خیلى دم می‌‏زنند از اینکه ما کذا هستیم لکن فهم سیاسى ندارند!

اگر فهم سیاسى بود، امروز روزِ این نبود که هى گروه‌هاى مختلف، آن «حزب» درست کند، آن یک «حزب» درست کند، آن یک گروه، آن یک گروه، هر کس یک چیزى درست کند و یک عده‌‏اى دور خودش جمع بکند. در عین حالى که عده‏‌شان چیزى نیست، لکن مضر هست ....

ان شاء اللَّه خدا همه را بیدار کند و همه توجه به مصلحت مملکت بکنند. و ان شاء اللَّه پیش ببریم و این مسائل حل بشود. لکن مطمئن باشید که دیگر نمی‌‏توانند آنها بیایند یک کارى انجام بدهند؛ این کار گذشته است؛ دیگر تمام شده است! خدا همه‌‏تان را توفیق بدهد. مؤید باشید. ان شاء اللَّه.

(صحیفه امام، جلد 8، ص 265)

روح الله

[آیا این درست است که شما طرفدار اهداف سازمان آزادیبخش فلسطین هستید؟]

- ما طرفدار مظلوم هستیم. هر کس در هر کجا که مظلوم باشد ما طرفدار او هستیم. و فلسطینی‌‏ها مظلوم هستند. اسرائیل به آنها ظلم کرده است، به این جهت ما طرفدار آنها هستیم.

(صحیفه امام، جلد 5، ص 146)

روح الله

میزان در روابط سیاسى مکان نیست، که مکان دور باشد یا نزدیک. میزان جهات معنویت است.

دو ملت اگر در معنویات نزدیک به هم باشند و در عدالت اجتماعى هر دو برابر باشند، اینها نزدیکند به هم، هر چند که در مکان دور باشند. و اگر در معنویات از هم دور باشند، و لو اینکه همسایه باشند، اینها دورند از هم.

)صحیفه امام، جلد 8، ص 247)


روح الله

مصلحت یک امت الآن در میان است. مسأله شخصى نیست، که یک کسى براى شخص خودش بخواهد یک کارى بکند، کارى انجام بدهد، تا کسى عذر داشته باشد که خودش برود انجام بدهد؛ مصلحت اسلام است که از همه چیز عزیزتر است. مصلحت یک امت است؛ یک امت سى و چند میلیونى الآن در تحت فشار است هر روز. هر روز کشته‌‏ها می‌‏دهند، هر روز حبسی‌ها دارند.

الآن که ما اینجا نشستیم، در ایران نمی‌‏دانیم که الآن چه خبر است. به ما هر روز [خبر] می‌‏رسد به اینکه فلان شهر، فلان شهر، فلان شهر، فلان مدرسه، فلان دانشگاه، مردم قیام کرده‏‌اند، مردم نهضت کرده‏‌اند، تظاهرات کرده‌‏اند. تظاهرات این طور که نیست؛ [بدون قربانى باشد] ... این فشارهایى که پنجاه سال عقده شده‏‌است در دل مردم، حالا که یک راه نفسى براى خاطر همان اجتماعى که کرده‌‏اند، همان وحدت کلمه‏اى که پیدا کرده‏اند، حالا یک راه نفسى پیدا شده است و مردم عقده‏‌هاى پنجاه ساله را دارند حلش می‌‏کنند؛ و قیام براى خداست، براى مصلحت مسلمین است، براى اسلام است.

(صحیفه امام، جلد 4, ص 109-110)

روح الله

نهضت شما، نهضت براى حق تعالى باشد، براى مصلحت مسلمین. این چیزى است که خداى تبارک و تعالى می‌‏خواهد که اهتمام انسان داشته باشد به امر مسلمین: مَنْ اصْبَحَ و لَمْ یَهْتَمَّ بامورِ المسلمینَ فَلَیسَ بمُسْلم؛ کسى که صبح کند و مُهْتَم نباشد، اهتمام به امر مسلمین نداشته باشد، مُسْلم نیست. مسلمان این است که براى مصالح مسلمین اهمیت قائل بشود.

(صحیفه امام، جلد 4, ص 109)

روح الله

همچه نیست که حالا باید ما منتظر بشویم براى قیام براى خدا که وسایل و پول زیاد جمع بشود و نمی‌‏دانم، توپ و تانک پیدا کنیم. وقتى قیام براى خدا شد، للَّه شد، [تکلیف روشن است‏] مهم این است که قیام براى خدا باشد.

(صحیفه امام، جلد 4, ص 109)

روح الله

حضرت موسى- سلام اللَّه علیه- مأمور شده بود که خودش برود و فرعون را دعوت کند. آن فرعون، آن هم با آن بساط. فرعون بیشتر از فرعونِ ما بساط داشت. از اهرام مصر معلوم است، مى‏گویند [از] اهرام مصر معلوم است که دستگاه [فرعون‏] دستگاه بزرگى بوده؛ دعوایش هم دعواى الوهیت بوده است؛ [حضرت موسى به‏] تنهایى مأمور شدکه برود دعوت کند فرعون را.

 حضرت موسى خواهش کردند که برادرم هم همراهم باشد ... پشت من باشد. بعد امر شد که بروید شما دو نفر؛ بروید سراغ فرعون و دعوت کنید فرعون را، شاید آدم بشود، شاید بترسد. این مَثنى‏ و فُرادى‏ در اینجا [به این صورت است که‏] حضرت موسى- سلام اللَّه علیه- اول فُرادى‏ بود و مأمور شده بود که برود؛ بعد، از خداى تبارک و تعالى خواست که برادرم هم باشد. بعد هم امر شد که بروید شما دو نفر؛ بروید سراغ فرعون و دعوتش کنید به حق.

(صحیفه امام، جلد 4, ص 109)

روح الله