بت میکده

«بگذارید که از میکده یادی بکنم / من که با دست بت میکده بیدار شدم»

بت میکده

«بگذارید که از میکده یادی بکنم / من که با دست بت میکده بیدار شدم»

نظر ما به اقتصاد نیست، مگر به طور آلت. نظر ما به فرهنگ اسلامى است که این فرهنگ اسلامى را از ما جدا کردند. و غرب در شرق آن طور نفوذ کرد که شرق خودش را باخت، و محتواى بسیارى از جوانهای ما را گرفت. اما ما گمان می‌‏کنیم که باید تمام ملتها و دولتها توجه خودشان را به این نقطه نظر منعطف کنند که این شکست روحى را از ملتها جدا کنند، و گمان نکنند جوانهای ما که هر چه هست، در غرب است، و خودشان چیزی ندارند.

(صحیفه امام، جلد 8، ص 85)

روح الله

من به دولت راجع به مجانی کردن آب و برق و بعضی چیزهای دیگر فعلًا برای طبقات کم بضاعتی که در اثر تبعیضات خانمان برانداز رژیم شاهنشاهی دچار محرومیت شده‌‏اند- و با برپایی حکومت اسلامی به امید خدا این محرومیت‌ها برطرف خواهد شد-سفارش اکید نمودم که عمل خواهد شد.

(صحیفه امام، جلد 6، ص 261)

روح الله

می‏بینید که این قدرت است که مشت را در مقابل تانک و مسلسل قرار داده است و پیرزنها را به خیابانها کشانیده است، و بچه‌‏های کوچک را به تکاپو واداشته است. این قدرت مذهب و معنویت است؛ اتکا ما به خداوند و به معنویت است؛ و هیچ قدرتى در عالم نمی‌‏تواند در مقابلش بایستد. همان طور که ملتى که به چنین قدرتى متکى است، در برابر تمام قدرتها می‌‏ایستد. اما اسطوره قدرتها؛ در مردمى که مدتها زیر شکنجه بوده است؛ اسطوره‏ها درست می‌‏شود. آن چیزهایى که هست، چند برابر جلوه می‌‏کند؛ و ما می‌‏خواهیم با قدرت الهى، این اسطوره‏ها را بشکنیم، و ملتى که تا کنون در زیر شکنجه شاه و پدر شاه بوده‌‏اند از زیر شکنجه بیرون بیاوریم؛ و به قدرتها هم نشان بدهیم که اگر ملتی چیزی را نخواهد، نمی‌‏توان با سرنیزه به او تحمیل کرد. این سرنیزه یک نظامی نیست که آن را بشکنند؛ قدرت معنوی است؛ و قدرت نظامی، قدرت قیام ندارد.

                                                                                    (صحیفه امام، جلد 5، ص 286)

روح الله

فرق بین مصدق و این زمان، ما بین نهضت دکتر و این نهضت، این است که آن نهضت، سیاسى بود و مردم ما هم با جنبه سیاسى وارد شده بودند- وارد نهضت- و بعضى اشتباهات هم بود؛ که آن اشتباهات منجر به شکست شد. لکن این نهضت، نهضت مذهبى- اسلامى است؛ و پیش ما، قدرت اسلام فوق قدرت‌هاى مادى ابرقدرتهاست.

                                                                                     (صحیفه امام، جلد 5، ص 286)

روح الله

رمز پیروزی اتکال به قرآن و این شیوه مقدس بود که شهادت را استقبال می‌‏کردند، خوف در دل آنها نبود. در عین حال که تانکها و مسلسلها به روی آنها آتش می‌‏گشود آنها استقبال می‌کردند؛ خوف نداشتند. مشت بر تانک غلبه کرد، مشت بر مسلسل غلبه کرد، مشت بر ابرقدرتها غلبه کرد. این رمز را حفظ کنید؛ این رمز پیروزی را تا حفظ کنید پیروز هستید. ملت ما تا با خداست پیروز است.      

                                                                                                                            (صحیفه امام، جلد 7، ص 24)

           

روح الله

رمز پیروزى امروز ما این است که اتکا به خدای تبارک و تعالی داشتیم. رمز پیروزى ما این است که جنبه فقط سیاسى نبود، فقط برای نفت و امثال اینها نبود؛ جنبه جنبه معنوی بود، اسلامى بود. جوانان ما آرزوی شهادت می‌‏کردند، جوانان ما شهادت را استقبال می‌‏کردند؛ همان طور که در صدر اسلام سربازهای اسلام، شهادت را استقبال می‌کردند. سربازان ما از شهادت باک ندارند برای اینکه مردن را ... فنا شدن نمی‌‏دانند. سربازان ما شهادت را سعادت می‌دانند و براى این سعادت کوشش می‌کنند. ‏                                                                                          

    (صحیفه امام، جلد 7، ص 23)

روح الله

این اختلافات و گروه، گروه درست کردن نمی‌گذارد ترمیم بشود؛ نمی‌گذارد دولت کارش را انجام بدهد؛ نمی‌‏گذارد که مردم به کارشان برسند. همه را هى دعوت به این گروه و به آن گروه و به آن گروه. اینها یک اشتباهاتى است، که ممکن هم هست سوء نیت نداشته باشند؛ لکن فهمشان خیلى نیست؛ ادراکشان زیاد نیست. فهم سیاسى ندارند. خیلى دم می‌‏زنند از اینکه ما کذا هستیم لکن فهم سیاسى ندارند!

اگر فهم سیاسى بود، امروز روزِ این نبود که هى گروه‌هاى مختلف، آن «حزب» درست کند، آن یک «حزب» درست کند، آن یک گروه، آن یک گروه، هر کس یک چیزى درست کند و یک عده‌‏اى دور خودش جمع بکند. در عین حالى که عده‏‌شان چیزى نیست، لکن مضر هست ....

ان شاء اللَّه خدا همه را بیدار کند و همه توجه به مصلحت مملکت بکنند. و ان شاء اللَّه پیش ببریم و این مسائل حل بشود. لکن مطمئن باشید که دیگر نمی‌‏توانند آنها بیایند یک کارى انجام بدهند؛ این کار گذشته است؛ دیگر تمام شده است! خدا همه‌‏تان را توفیق بدهد. مؤید باشید. ان شاء اللَّه.

(صحیفه امام، جلد 8، ص 265)

روح الله